تأملاتي پيرامون آينده‌نگري

بازدید : 801 - ۰۳ بهمن ۱۳۹۶
تأملاتي پيرامون آينده‌نگري
عنوان تأملاتي پيرامون آينده‌نگري
نویسنده دكتر عبدالرحيم گواهي
خلاصه مقاله در این مقاله می خوانید : تاريخچه آينده‌نگري جديد: حداكثر عمر آن در جهان، در امريكا كه زادگاه آينده‌نگري جديد است، به حدود 70 سال، اولين‌ سال‌هاي پس از جنگ جهاني دوم، و در ايران به حدود 40 سال، اوايل دهة 1350 و تهيه اولين گزارش آينده‌نگري براي راديو ـ تلويزيون در سال 1353و سپس برگزاري اولين نشست علمي آينده‌نگري رسانه در شيراز در سال 1356 بر‌مي‌گردد. لازم به ذكر است كه آقاي عقيل ملكي‌فر تأسيس نخستين مركز آينده‌پژوهي در كشور را به مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي نسبت مي‌دهند.

در این مقاله می خوانید : 

تاريخچه آينده‌نگري جديد
حداكثر عمر آن در جهان، در امريكا كه زادگاه آينده‌نگري جديد است، به حدود 70 سال، اولين‌ سال‌هاي پس از جنگ جهاني دوم، و در ايران به حدود 40 سال، اوايل دهة 1350 و تهيه اولين گزارش آينده‌نگري براي راديو ـ تلويزيون در سال 1353و سپس برگزاري اولين نشست علمي آينده‌نگري رسانه در شيراز در سال 1356 بر‌مي‌گردد. لازم به ذكر است كه آقاي عقيل ملكي‌فر تأسيس نخستين مركز آينده‌پژوهي در كشور را به مؤسسه آموزشي و تحقيقاتي صنايع دفاعي نسبت مي‌دهند.

آينده‌نگري به مثابه يك علم
 در يك‌جا از قول مؤلف محترم كتاب (عقیل ملکی فر)، آينده‌نگري (به تعبير مؤلف محترم از روي قصد و عمد) به معناي واقعي كلمه يك «علم» ناميده شده است و در جاي ديگر، از قول پروفسور مهدي المانجرا آينده‌پژوه نامدار معاصر آمده است: «مطالعات آينده‌پژوهي را نمي‌توان يك علم دانست». بديهي است كه حل اين اختلاف‌نظر تا حدود زيادي بستگي به تعريف ما از «علم» و «ساز و كار» علمي دارد كه بحثي هستي‌شناسانه (انتولوژيك) در باب علم است و جاي طرح آن در اينجا نيست.

   آینده‌نگری نیز ، می‌تواند سه نوع رابطۀ منطقی با دین داشته باشد: رابطه‌ای همسو و موافق، رابطه‌ای دگر‌سو و مخالف (متضاد و متباین)، و رابطه‌ای خنثی یا بیطرف (مانند امور مباح در احکام فقهی)
در انتهاي بحث آينده‌نگري در اسلام مناسب است جمع‌بندي مختصري از آنچه در اين چند صفحه به اختصار تمام عنوان شد داشته‌ باشيم.
•    اينكه اسلام با هرگونه جبري مسلكي و تقديرگرايي انحرافي مخالف است و در جاهاي بسياري از قرآن انسان را به تغيير روش و سرنوشت خود فرا مي‌خواند.
•    اينكه در اسلام هم آينده‌نگري آن جهاني (اُخروي) مورد توجه و تذكر قرار گرفته و هم آينده‌نگري اين جهاني (دنيوي).
•    اينكه در اسلام، به يك معنا، اول آينده‌نگر (مدبّر) خود خداوند تبارك و تعالي است.
•    اينكه، به قول ضياء‌الدين سردار آينده‌پژوه برجسته پاكستاني، هر مسلمان مؤمني بالفطره يك آيند‌ه‌پژوه مي‌باشد.
•    اينكه شايد اولين وظيفه چنين مسلماني، در كنار جستجوي حُسن عاقبت و عاقبت‌انديشي، حفظ و اعتلاي كلمه الهي بر روي زمين براي همه عصرها و نسلها مي‌باشد.
•    اينكه بهترين نمود و مصداق آينده‌نگري ديني پاي فشردن بر طاعت خداوند و اجتناب از معصيت مي‌باشد.
•    اينكه انسان مؤمن در هر عملي كه انجام مي‌دهد تأثير و پيامدهاي دنيوي و اخروي آن عمل را مدّنظر دارد.
•    اينكه چون در اسلام زندگي حقيقي همان حيات ابدي و جاودانه اخروي است، لذا آينده‌نگري اصلي و مقدم نيز همان آينده‌نگري براي حيات اخروي انسان بوده و تأمين معاش و تنظيم حيات دنيوي فقط مقدمه‌اي بر آن مي‌باشد، چنانچه فرموده‌اند: «الدنيا مزرعة الاخرة».
•    •    بالاخره اين سخن پر مغز امام خميني (ره) بنيانگذار فقيد جمهوري اسلامي ايران كه:
«انديشمندان بايد تاريخ را با ديدي ديگر بنگرند و خلاصه تاريخ را دوباره از نو بنويسند و روي سنتها و قوانين ثابت تاريخ تكيه نكنند تا علم تاريخ از گذشته‌پردازي به آينده‌نگري و سازندگي تغيير و تكامل يابد و ملت ما بتواند سرنوشت خود را از سرگذشت ديگران بسازد».