
جزوة "ريشههاي بحران جنگ مذهبي در منطقه و راهكارهايي براي جلوگيري از خشونتها و تحقق وحدت اسلامي" نشريه مورخ 26/12/85 انجمن اسلامي مهندسين به درخواست اخوي بزرگوارم آقاي مهندس علياصغر گواهي مورد مطالعه قرار گرفت كه ذيلاً ضمن تأييد مفيد بودن بسياري از مطالب مطروحه چند نكته كوچك از باب تذكر عنوان ميشوند." 1. اصولاً جزوه در زمينه ايجاد، حفظ، و ارتقاي وحدت بين فرق اسلامي تهيه و تنظيم يافته كه بسيار هدف ارزشمند و مستحسني است، ليكن برادران همواره بايد توجه داشته باشند كه رفع كدورت و خصومت و ايجاد وحدت و دوستي و همدلي بين پيروان مكاتب و مذاهب امري است و يكپارچه ساختن كليه اصول و اعتقادات آنها امر ديگري است و درحاليكه اولي مطلوب و مقدور و ميسور است دومي چندان عملي و مقدور نمينمايد و شايد اساساً امكان عقلي آن نيز نباشد كه انديشهها همواره متنوع و متعدند، حتي در ساحت دين و دينباوري. همچنين همواره بايد توجه داشت كه هرگز نبايد و نشايد كه حقيقت را، حتي در مسلخ وحدت طلبي، قرباني كرد كه گفتهاند: قولوالحق و لو علي انفسكم. آنجا كه حق از جان ما آدميان عزيزتر ميشود، چه جاي حقپوشي و مصلحت انديشي و لو به خاطر ايجاد و حفظ وحدت، هر چند وحدتي كه بر پايه حق و حقيقت نباشد بنيان مرصوصي ندارد و بيشتر به خانه عنكبوت ميماند. نتيجهگيري آخر ما نيز با جمعبندي و نتيجهگيري بدست داده شده كاملاً موافقيم و معتقديم كه عالمان و دلستوختگان هر دو طرف (شيعه و سنّي) بايد بنشينند و با علم و درايت و تدبير چارهانديشي و برنامهريزي كنند. ليكن فكر ميكنيم كه از سطح پايين شعور سياسي ـ اجتماعي اغلب جوامع اسلامي نيز نبايد غافل شد. اروپاي مسيحي كه به نوعي همزيستي مذاهب كاتوليك و پروتستان دست يافته از زمان رنسانس قريب پانصد سال تجربة عصر روشنگري را پشت سر گذاشته و قدري كمتر از آن هم تجربه دموكراسي و تحمل آراء مخالف را. واقعيت اين است كه ما قرنها ـ فرسنگها ـ با آنها فاصله داريم. والسلام علي من اتبع هدي عبدالرحيم گواهي تهران. ارديبهشت ماه 1386