
در این مقاله می خوانید :
در اسلام كليّه اصول اعتقادي و احكام ديني بر دو پايه قرآن و سنّت قرار دارند كه در اين فرصت مختصر سعي ميشود تا مباني كرامت انساني از منظر قرآن مورد بحث و بررسي قرار گيرد. در كتاب قرآن واژههاي مشتق از ريشه كريم و كرامت در حدود 50 جاي مختلف مورد استفاده قرار گرفته كه ذيلاً به تعدادي از مهمترين آنها اشاره ميكنيم.
1. كرامت خليفه اللهي
«و هنگامي كه پروردگارت به فرشتگان گفت ميخواهم در زمين جانشيني قرار دهم...»
2. كرامت انساني
«و همانا گرامي داشتيم فرزندان آدم را و آنان را در خشكي و دريا حمل كرديم و از پاكيزهها روزي داديم و بر بسياري از آنچه خلق كرديم برتري بخشيديم»
3. كرامت حيات
«به اين جهت بر بنياسرائيل مقرر داشتيم هركس كسي را جز به خاطر قتل نفس يا فساد در روي زمين بكشد مانند اين است كه همه مردم را كشته است و كسي كه ديگري را زنده بدارد مانند اين است كه همه مردم را زنده داشته است...»
4. كرامت آزادي عقيده
«در كار دين جبرو اكراه نيست، چرا كه راه رشد از بيراهه آشكار شده است، پس هركس كه به طاغوت كافر شود و به خداوند ايمان آورد به راستي كه به دستاويز محكمي دست زده است كه گسستي ندارد و خداوند شنواي دانا است»
5. كرامت انتخاب
«ما انسان را خلق كرديم ...، ما او را به راه درست هدايت كرديم چه سپاسگزار باشد و چه ناسپاس»
6. كرامت اموال و اولاد
«بگو چه كسي زينت الهي را كه براي بندگانش پديد آورده و روزي پاكيزه را حرام كرده است ...؟»
«مال و فرزندان زينت زندگي دنيا هستند ...»
7. كرامت طعام
«يا اطعام بينوايي در روزي گرسنگي زده»
«پس كساني كه ايمان آورده و كارهاي شايسته كردهاند از آمرزش و روزي نيك برخوردارند»
8. كرامت حيات اجتماعي
«و در سرزمين خداوند ـ فضاي جامعه ـ بعد از اصلاحش فساد نكنيد ...»
9. كرامت گياهان
«آيا به زمين ننگريستهاند كه چه بسيار در آن از همه گونههاي ارزشمند روياندهايم؟»
10. كرامت كتب آسماني
«بدرستيكه آن قرآني كريم است»
11. كرامت پيامبر(ص)
«بدرستيكه آن سخن رسولي گرامي است»
12. كرامت خداوند تبارك و تعالي
«اي انسان، چه چيزي تو را در حق پروردگار كريمت مغرور كرد؟»
البته يك عده از امور ديگر نيز وجود دارند كه هرچند در قرآن با واژه «كريم» توصيف نشدهاند، ليكن به دليل نقشي كه در كمال و استعلاي وجود آدمي دارند و ميتوان گفت لازمه انسان شدن اولاد آدم و مستحق كرامت شدن وي ميباشند، بشدت مورد محبت و سفارش الهي واقع شده و در نتيجه از شأن و منزلتي معادل آنچه فوقاً بيان كرديم برخوردارند كه ذيلاً چند نمونه از آنها را مورد اشاره قرار ميدهيم.
13. تسليم در پيشگاه خداوند
«اي پيامبر بگو من از پرستش معبوداني كه شما به جاي خداوند ميخوانيد نهي شدهام... و مامورم كه تسليم امر خداي عالميان باشم»
14. صلح و آرامش
«خداوند مردم را به سرزمين صلح و آرامش فرا ميخواند ...»
15. طهارت و پاكيزگي
«بدرستيكه خداوند اراده فرموده تا از شما اهلبيت پيامبر پليدي را بزدايد و بكلي پاكتان نمايد»
16. تقوا و پاكدامني
«و هركس كه تقوا ورزد و نفس خود را نگهدارد در زمره رستگاران عالم خواهد بود»
17. خشوع و تواضع
«آيا وقت آن نرسيده كه دلهاي مؤمنين به ياد خداوند خاشع شود؟»
18. صبر و پايداري
«اي گروه مؤمنان از صبر و نماز كمك بگيريد كه خداوند با صابران است»
19. بازگشت به سوي خدا
«پس كسي كه از ستمي كه كرده توبه كند و كار نيكو انجام دهد همانا خداوند توبه او را ميپذيرد، بدرستيكه خداوند بخشنده مهربان است»
20. تلاش در راه خداوند
«و به نيكوترين وجه در راه خداوند تلاش كنيد»
لازم به ذكر است كه آيات قرآن در رابطه با كرامت انسان و حقوق ذاتي يا فطري وي به مراتب بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد. چنانچه ديده شد در اين كتاب آسماني همه مخلوقات و انسان و گياه و آسمان و زمين و كوهها و همه طبيعت، و خدا و پيامبران و كتب و رسولان و فرشتگان الهي جملگي كريم و مكرم هستند و از اينرو از انسان، به عنوان اشرف مخلوقات و خليفه خداوند بر زمين، نيز خواسته شده كه در همه وجوه و شئون زندگي خويش، حتي آنجا كه ميخواهد به يتيمي كمك و از او دستگيري كند. همواره كريم باشد و كريمانه برخورد نمايد. آري، در منطق قرآن، انسان «تكريم شده» الهي است و از او چيزي جز كرامت متقابل نسبت به خدا و جهان و همنوعان خويش انتظار نميرود.
در خاتمه لازم به يادآوري است كه اينجانب به عنوان مدرس اديان خارجي و دينشناسي تطبيقي در مطالعات خود پيرامون كتب مقدس اديان مختلف و بخصوص اديان ابراهيمي هيچ كتابي را در موضوع كرامت انساني به اندازه قرآن جامع و كامل نيافتهام. هرچند متأسفانه بايد اذعان كرد ركورد عملي ما مسلمانان نسبت به فراگيري و اجراي دستورات الهي انسانساز قرآن چندان مثبت و موفق نبوده است، هم چنان كه برادران يهودي و مسيحي ما نيز بعضاً بسيار از تعاليم دورانساز موسي و عيسي دور افتادهاند. آري، همه ما در پيشگاه پيامبران بزرگ الهي عذر تقصير داريم.
والعاقبة للمتقين
عبدالرحيم گواهي
تهران- فروردين ماه 1387