
مقدمه
سابقه آشنايي غير حضوري بنده با پروفسور فقيد آنه ماري شيمل (1301 تا 1381) به سالهاي 59-1358 بر ميگردد، زماني كه در دانشگاه الهّيات دانشگاه سوئد دانشجوي رشته دينشناسي تطبيقي بودم و استاد مشاور و راهنماي بنده مرحوم پروفسور يان بارگمن سوئدي كتاب ابعاد عرفاني اسلام ايشان را به من داد تا به عنوان دانشجوي دكتراي اين رشته نقد و بررسي كنم. كتاب چندان جذاب و خواندني بود كه همان موقع تصميم گرفتم پس از مراجعت به تهران آن را ترجمه و در اختيار هموطنان عزيز قرار دهم. اين اثر نفيس در سال 1374 به همت دفتر نشر فرهنگ اسلامي وارد بازار شد. بعدها نيز يكي دو بار در كنگره حافظ در يونسكو و جاهاي ديگر موفق به ديدار و زيارت اين بانوي عارف و فرهيخته شدم كه هر بار بيشتر از گذتشه نسبت به ايشان احترام و ارادت پيدا كردم.
شرح احوال
آنه ماري شيمل (متولد 7 آوريل 1922 مطابق با 18/1/1301 شمسي و متوفاي 6/11/1381) در سن 17 سالگي وارد دانشگاه ميشود و با توجه به علاقه شديدي كه به مطالعه هنر اسلامي و تركي و زبان عربي و فارسي داشت در همين زمينهها به فراگيري ميپردازد و در 19 سالگي به اخذ دكتراي خويش با عنوان رساله "خليفه و قاضي در مصر اواخر قرون وسطا نايل ميآيد و در سن 23 سالگي به عنوان استاد يار رشته شرقشناسي دانشگاه ماربورگ استخدام ميشود و از آن پس تقريباً همه عمر را به مطالعه در عرفان اسلامي، سفر به سرزمينهاي اسلامي، و تحقيق و تدريس و تأليف ميگذراند."
خانم شيمل در عمر پا بر خويش متجاوز از 113 جلد كتاب و 500 مقاله عمدتاً در زمينه فرهنگ و تمدن اسلامي و به ويژه عرفان اسلامي كه خود عاشق و شيفته آن بود به رشته تحرير درآورده است كه براي هميشه نام اين بانوي بزرگوار و انديشمند را به عنوان يكي از پركارترين شرقشناسان نيمه دوم قرن بيستم بر تارك شرقشناسي و اسلامشناسي معاصر زنده نگه ميدارد.
تعداد 11 جلد از اين آثار به زبان فارسي ترجمه شدهاند كه عبارتند از:
1. سيره ابن خفيف شيرازي 2. خوشنويسي فرهنگ اسلامي 3. ابعاد اسلامي هند 4
4. درآمدي بر اسلام 5. شكوه شمس 6. نامهاي اسلامي
7. تبيين آيات الهي 8. من بادم و تو آتش 9. ابعاد عرفاني اسلام
10. زن در عرفان و تصوف اسلامي 11. محمد رسولالله
از ميان اين آثار سه كتاب ابعاد عرفاني اسلام، تبيين آيات الهي در اسلام، و درآمدي بر اسلام توسط اينجانب ترجمه شده است كه در ادامه مقاله به معرفي بيشتر آنها خواهيم پرداخت.
تاريخچه مختصر شرقشناسي
چنانچه ميدانيم نگاه غرب مسيحي به شرق مسلمان تا همين يكي دو قرن اخير نگاهي بغايت خصمانه و از سر طرد و عناد و انكار بوده است. چنانچه خانم شيمل به درستي ميگويد: "از ميان همه ادياني كه مسيحيت با آنها مواجه بوده و الزاماً سر و كار داشته است دين اسلام را بيش از همه مورد سوء تفاهم و در نتيجه حمله شديد قرار داده است. براي مدت متجاوز از هزار سال چنين بنظر ميرسيد كه اسلام يكي از تهديدات عمده، اگر نگوييم عمدهترين تهديد، براي مردم اروپا است. احساسي كه منجر به اين واقعيت شده كه اسلام و معتقدين به اين دين آسماني، يعني مسلمانان، سرسختترين دشمنان مسيحيت و تمدن غربي تلقي شوند" .
از اوايل قرن نوزدهم ميلادي بتدريج نگاه جوامع علمي و ديني غرب نسبت به اسلام تا حدودي علميتر، تحقيقاتيتر، و منصفانهتر ميشود به نحوي كه ديگر، رويكردها سرتاسر خصمانه و مُبتني بر تهمت و افترا و طرد و انكار نيست و كمي وجهة توصيفي و پديدار شناسانه به خود ميگيرد. پس از آن، در قرن بيستم ميلادي، شاهد رويكردي باز هم بيطرفانهتر و بعدها نيز تا حدودي دوستانه و جانبدارانه از ناحيه كساني چون لويي ماسينيون، هانري كوربن، ادوارد گيب، مونتگمري وات، رينولد ينكلسن، و بالاخره پروفسور فقيد آنه ماري شيمل هستيم كه ديگر به اسلام نه به چشم يك جريان متخاصم و بدعت ديني، بلكه حداقل به عنوان يك پديده موفق سياسي، اجتماعي، فرهنگي، و ديني نگاه ميشود. در اين مقطع تاريخي است كه شخصيت برجسته و كمنظيري به نام خانم آنه ماري شيمل در صحنه شرقشناسي و غربشناسي مغرب زمين مطرح ميشود كه با سفرها، مشاهدات، و مطالعات گسترده خويش در سرتاسر جهان اسلام آثاري متنوع، متعدد، و ارزشمند بر جاي ميگذارد، به نحوي كه ميتوان گفت اين بانوي عارفه بحقّ بر گردن ايرانيان، به دليل معرفي عميق عطار و حافظ و مولانا، و به طور كلي بر گردن عرفان اسلامي، مسلمانان، همه شرقيان (با معرفي هند و فرهنگ اسلامي آن)، غربيان (با به دست دادن نمونة متفاوتي از يك شرقشناس درست و عمي و بيطرفانه)، اسلامشناسي، شرقشناسي، و بالاخره كل مقوله دين پژوهي آكادميك و علمي حقّي عظيم و به ياد ماندني دارد.
ويژگيهاي علمي اخلاقي
ويژگيهاي علمي خانم پروفسور شيمل از نكات برجسته زندگي پربار ايشان است كه ذيلاً به چند نمونه از آنها اشاره ميكنيم.
از جمله اوصافي كه براي يكنفر شرقشناس و اسلامشناس ضروري است تسلط به تعدادي از زبانهاي شرقي و از جمله زبان عربي است كه خانم شيمل بحق از آن برخوردار بود و به 6-5 زبان كشورهاي اسلامي و از جمله عربي، فارسي، تركي، اردو، و هندي تسلط كامل داشت.
صاحب اين قلم خود از نزديك شاهد مكالمه سليس ايشان به چندين تا از اين زبانها بوده است.
همچنين خانم شيمل به چندين زبان زنده اروپايي و در رأس آنها زبان انگليسي تسلط كامل داشت.
چنانچه عزيزان ميدانند ايشان از دانشگاه معروف هاروارد نيز دكترا دريافت كرده بود كه همين مطلب موجب تسلط كامل مشاراليها به زبان انگليسي شده بود. ايشان در غالب سخنرانيهاي بينالمللي خويش از زبان انگليسي استفاده ميكرد.
سومين ويژگي علمي برجسته خانم شيمل سفرهاي متعدد و اقامتهاي نسبتاً طولاني وي در بسياري از كشورهاي اسلامي است كه بحق ايشان را از ساير شرقشناسان معاصر متمايز ميسازد.
سالها اقامت نامبرده در مصر و تركيه، دو مركز عمده فرهنگ و تمدن اسلامي، وي را از نزديك با افكار و عقايد و آداب و رسوم مسلمانان آشنا ساخته بود، خصلتي كه در مجموعه آثار وي و به ويژه در كتاب گرانسنگ محمد رسول خدا (ص) بخوبي خود را نشان ميدهد و حاكي از آشنايي عميق مؤلف با جزئيات حتي مراسم محلي در بسياري از كشورهاي اسلامي است كه در ديگر شرقشناسان هرگز تا اين سطح و عمق بچشم نميخورد.
چهارمين ويژگي علمي برجسته ايشان نيز تسلط كافي به قرآن، حديث، و ساير منابع علوم و اعتقادات اسلامي و به ويژه منابع عرفاني است كه تخصص اصلي اين بانوي عارفه را تشكيل ميدهد و حجم اعظمي از آثار و نوشتجات وي را نيز به خود اختصاص داده است. چنانچه در كتاب معروف "ابعاد عرفاني اسلام" كه توسط اينجانب به فارسي برگردانده شده حجم ارجاعات گسترده مؤلف به حافظ، مثنوي، عطار، سنايي و ساير شعراي بزرگ عرفان فارسي حقيقتاً خيره كننده و از حدّ هزار ارجاع بيشتر است. صاحب اين قلم بيشتر شرقشناسان و اسلامشناساني را كه ميشناسد عمدتاً روي يك شخصيت و يا يك اثر معروف اسلامي تخصص داشتهاند و اين كه كسي تا اين حد و وسعت با كليه منابع اصلي عرفان اسلامي و به ويژه كتب و ديوانهاي فارسي آشنا باشد واقعاً كمنظير است.
در رابطه با ويژگيهاي اخلاقي و شخصيتي خانم شيمل نيز ميتوان به تفصيل سخن گفت كه ما فقط از چند تاي آنها نام ميبريم و در مورد يكي از آنها مصاديقي را ذكر ميكنيم.
عمده ويژگيهاي اخلاقي ايشان صداقت و امانتداري علمي، شجاعت در بيان، تواضع و فروتني، محبت نسبت به پيامبر اسلام (ص)، علاقه شديد به عرفان اسلامي، و ارادت خالصانه نسبت به اولياءالله و بخصوص ملاي رومي و شمس تبريزي قافله سالاران بزرگ عرفان اسلامي است.
بديهي است براي تبيين كامل اوصاف مزبور بايد مجموعه آثار اين سرگشته وادي حقيقت را مورد بحث و بررسي قرار داد كه اين كار از حوصله اين مقال خارج است، هر چند ما آن را در رابطه با چند اثري كه به دست صاحب اين قلم ترجمه شدهاند انجام خواهيم داد. ليكن بفراخور بحث تنها يك مورد از اين اوصاف، يعني شجاعت و شهامت علمي ايشان را مورد اشاره قرار ميدهيم.
همگان اطلاع دارند كه با وقوع انقلاب اسلامي در ايران، جهان مسيحيت اعم از اروپا و امريكا و به ويژه منابع خبري و ارتباط جمعي و به تبع آن تا حدود زيادي بنگاههاي چاپ و انتشاراتي و حتي محيطهاي علمي و دانشگاهي دچار نوعي اسلامي هراسي (Islamophobia) و يا ترساندن مردم از اسلام شدهاند و اين پديده بخصوص پس از حادثه تروريستي يازدهم سپتامبر ابعاد به مراتب وسيعتري به خود گرفته است، به نحوي كه حتي اسلامشناسان معتدل و بيطرف غربي كمتر جرأت ابراز عقيده درست و منصفانه را به خود ميدهند تا اين كه مبادا به طرفداري از اسلام انقلابي و بنيادگرايي اسلامي و حركتهاي شبه طالباني متهم شوند. در اين فضاي نامناسب و سراپا آلوده به غرض ورزي است كه چهره مبارك و دلسوز بانوي فرهيختهاي از غرب مسيحي نمودار ميشود كه از دشمني هزار ساله مسيحيان نسبت به اسلام و پيامبر عظيمالشأن آن سخن ميگويد و در ميان دهها و بلكه صدها سخن انكار آميز و رديّههاي مختلف مسيحيان عليه پيشبيني ظهور حضرت محمد ص در كتاب مقدس، به عنوان "پاركلت" و كسي كه تسلي بخش دردهاي مردم پس از حضرت مسيح (ع) خواهد بود، بر اين موضع صحّه ميگذارد، و هنچنين شجاعانه ميگويد نه تنها اين اعتقاد رايج در غرب كه اسلام در دنيا راه خود را با آتش "گلوله" و شمشير باز كرده است چندان هم قابل دفاع نيست، بلكه اصلاً جهاد در اسلام به معناي مجاهده نفساني در راه خدا است و اصطلاح "جنگ مقدس" نيز به زمان صليبيون بر ميگردد كه آن را براي مقاصد خاص خويش به كار ميبردند و اين اصطلاح در اسلام كلاسيك شناخته شده نيست، و از اين قبيل تعابير و نظريات منصفانه و دلسوزانه كه در بررسي چهار اثر زير از ايشان بيشتر اشاره خواهيم كرد.
1. ابعاد عرفاني اسلام
اين كتاب كه نخستين بار در سال 1975 ميلادي (1353) شمسي با عنوان
(Mystical Dimensions of Islam) توسط انتشارات دانشگاه كاروليناي شمالي به بازار كتاب آمد، در سال 1360 هنگام تحصيل دكتراي دينشناسي تطبيقي در دانشگاه اوپسالاي سوئد مورد توجه اينجانب قرار گرفت كه پس از مراجعت به ايران، در سال 1374 ترجمه و در دسترس علاقمندان فارسي زبان قرار گرفت. در اين كتابِ حدود 600 صفحهاي متجاوز از 2000 ارجاع و پاورقي به منابع عرفان اسلامي به عمل آمده كه پيش از 500 مورد آنها فقط به مثنوي ملاي رومي و نفحاتالانس جامي اختصاص دارد. فهرست كتابشناسي 30 صفحهاي اين اثر بخوبي نشان ميدهد كه تقريباً هيچكدام از منابع عمده و اصلي عربي و فارسي عرفان اسلامي نيستند كه در اين كتاب مورد اشاره قرار نگرفته باشند. در سرتاسر اين كتاب، ضمن ارائه چهره مثبت، سازنده، لطيف و عارفانهاي از اسلام، سيل اتهامات و سوء تفاهمات غرب مسيحي عليهالسلام و مسلمين مورد بررسي و انكار قرار گرفته است.
2. درآمدي بر اسلام
اين دومين اثري است كه خانم شيمل كه به خامه اينجانب به فارسي برگردانده شده است. نسخه انگليسي اين كتاب با عنوان (Islam: an Introduction) در سال 1990 ميلادي انتشار يافته و ترجمه آن حدود ده سال بعد توسط دفتر نشر فرهنگ اسلامي روانه بازار شده است. كتاب درآمدي بر اسلام را الحق ميتوان مدافعه نامه (apology) اي در دفاع از اسلام، حكومت اسلامي و اعتقادات شيعي در مقابل انبوه اتهامات غرب لجام گسيخته دانست كه در كار زشت سلمان رشدي (آيات شيطاني) و كارتونهاي مستهجن روزنامه دانماركي معلوم شد هيچ حد و مرزي در حمله به مقدسات اسلامي نميشناسد. در اين اثر ارزنده به تفصيل راجع به نگاه منفي غرب مسيحي نسبت به اسلام و پيامبر (ص) ، دفاع از مسأله حقوق زن در اسلام ، توضيح روشنگرانه مباحث قصاص و بردگي در اسلام، صليبي و مسيحي بودن اصطلاح جنگ مقدس (holy war) ، عدم تمسك اسلام به تغيير دين مردم بازور ، انتقال وسيع علوم مسلمين به غرب در طول چندين سده تاريخي ، و بسياري از مطالب ديگر سخن رفته است كه اشاره به همه آنها از حوصلة و زمان محدود اين سخنراني بيرون است و اساتيد و پژوهشگران حاضر در جلسه بايد خود در فرصت كافي به مطالعه اين كتاب سودمند بپردازند.
3. تبيين آيات الهي در اسلام
اين كتاب شامل مجموعه سخنرانيهايي است كه خانم شيمل در سال 1992 در شهر ادينبورگ انگلستان به عنوان استاد مدعّو كرسي اسلامشناسي گيفورد تحت عنوان "اسطوره زدايي از آياتِ الهي در اسلام: نگاهي پديدارشناسانه به اسلام" به عمل آوردهاند كه در سال 1994 توسط دانشگاه ايالتي نيويورك امريكا بچاپ رسيده و دو سال بعد نيز توسط صاحب اين قلم ترجمه و روانه بازار شده است.
در اين كتاب نيز مؤلف محترم ضمن طرح بحثهايي چون جنبههاي قدسي طبيعت و فرهنگ، زمان و مكان مقدس، اعمال مقدس، كتاب مقدس خداوند و بالاخره بحث نحوه نگرش غرب به اسلام، به شيوه خاص خويش و با حفظ كمال ادب و تواضع نسبت به مخالفين، از مقدسات و معتقدات اسلامي دفاعي جانانه بعمل آورده، به طوري كه اين مطلب پوشيده نميماند كه ايشان چنانچه خود مسلمان نباشند حداقل از شيفتگان فرهنگ و تمدن عظيم اسلامي هستند و از سهم بزرگ اين تمدن در باروري و پويايي حيات بشري در غرب مسيحي به هيچ وجه غافل نيستند. نكتهاي كه خود ايشان آن را در هنگام دريافت جايزه صلح كتاب در شهر فرانكفورت آلمان، در سال 1995 ميلادي، بخوبي تبيين ميكنند و خطاب به عده قليلي كه در آن مراسم به دليل محكوم نكردن فتواي امام (ره) در مورد سلمان رشدي توسط ايشان انتقاد ميكردند، ضمن بيان گلهمندانه اين مطلب كه شما داريد حاصل يك عمر تلاش و كوشش من را در راه رسيدن به دوستي و تفاهم متقابل بين شرق و غرب بر باد ميدهيد، اضافه ميكنند كه خوب است فراموش نكنيم كه مردم غرب پايههاي علوم طبيعي خويش را از علومي كه عربها در خلال سالهاي حكومت خويش بر اندلس رواج داده بودند وام گرفتند.
در هر صورت، در اين كتاب ارزشمند نيز خانم شيمل از بسيار بد فهميده شدن اسلام در غرب به طوري از طرف بعضي از افراد ناوارد به نوعي توحّش و بدويت متهم شده است، اين كه قرآن تنها كتاب آسماني است كه به همان صورتي كه بر پيامبر (ص) وحي شده محفوظ مانده است، احترام رسول خدا (ص) نزد مسلمانان و در نتيجه تنفر مسلمانان از ناسزاگوييهاي امثال مسلمان رشدي به ساحت پيامبر، ردّ توهم توسعه اسلام به زور شمشير و غيره سخن ميگويد كه براي اجتناب از اطاله كلام از نقل قول مطالب مزبور خودداري ميشود و عزيزان علاقهمند به متن اصلي كتاب ارجاع داده ميشوند.
4. محمد رسول خدا (ص)
هر چند اين كتاب جزو آثاري نيست كه اينجانب از پروفسور شيمل به فارسي برگرداندهام و برادر ارجمندم آقاي دكتر حسن لاهوتي زحمت اين كار را بر عهده داشتهاند، ليكن به دليل اهميت مباحث طرح شده در آن و اساساً جايگاه والاي اين كتاب در بين آثار خانم شيمل، به معرفي مختصر آن پرداخته ميشود.
اين كتاب، كه به نام اصلي "و محمد نيز پيامبر اوست: تكريم پيامبر در تفكر اسلامي" حدود بيست سال پيش از پايان عمر پر بركت خانم شيمل در شهر دوسلدورف آلمان به چاپ رسيده است و آقاي دكتر لاهوتي در 1383 آن را با نام محمد رسول خدا (ص) ترجمه و منتشر ساختهاند ، در واقع عصاره افكار و اعتقادات خانم شيمل راجع به اسلام را در بر ميگيرد كه به بهانه بيان تعظيم و تكريم حضرت محمد (ص) در چشم و دل مسلمانان به ابزار محبت و ارادت وافر نويسنده به ساحت پيامبر اعظم الشأن اسلام و در حقيقت ابزار اسلام و اداي شهادتين ايشان ميپردازد و سند ارزشمندي است كه نام و ياد "افسانه خوان عرفان" اسلامي را براي هميشه بر تارك اسلامشناسان معاصر و در دل همه مسلمانان قدرشناس زنده نگه ميدارد. در مرور صفحات اوليه اين كتاب به مطالب سودمندي راجع به اتهامات بيپايه غرب عليه پيامبر اسلام (ص2)، خاتميت پيامبر(ص3)، نگاه منفي اروپا به پيامبر(ص4)، ادعاهاي نفرتآور مسيحيت عليه اسلام (ص6)، توضيح و تبيين مقوله همسران پيامبر(ص22)، نظريات غلط مسيحيت قرون وسطا نسبت به اسلام و پيامبر(ص60)، نفرت غرب از پيامبر آگاهي بخش اسلام (ص76)، توضيح تعدد زوجات پيامبر (ص85)، درهم آميختگي دين و دولت در اسلام (ص90)، بشارت ظهور پيامبر اسلام در كتاب مقدس (ص121)، و سرانجام اعتراف به اين حقيقت برجسته در مورد زندگي و شخصيت پيامبر بزرگ اسلام كه "حد توصيف پيامبر را نميتوان گذارد" (ص141) و بسياري از مطالب ديگر برخورد ميكنيم كه حقيقتاً جاي تأمل و تحسين فراوان دارد.
جمعبندي و نتيجهگيري
در كتاب ابعاد عرفاني اسلام كه اوايل ثلث آخر زندگي خانم شيمل تأليف شده دهها مورد ارجاع به پيامبر (ص) در كتاب تبيين آيات خداوند كه حدود ده سال پس از آن تأليف شده به صدها مورد ميرسد و سرانجام، در كتاب محمد رسول خدا، به اقرار تام و تمام به رسالت حضرت ختمي مرتبت و مقام بالاتر ايشان نسبت به ساير انبياء منتهي شود. همان طور كه همه تلاش صهيونيسم بينالملل و وسايل ارتباط جمعي غرب مسيحي در تخريب چهره اسلام و محمد (ص) و مسلمانان به كار گرفته ميشود، همه تلاش و كوشش آنه ماري شيمل غبارزدايي از اين قد است و حقانيت اسلامي است. و اگر بسياري از متعصبين و متحجرين يهودي و مسيحي تلاش در ايجاد شكاف و فاصله انداختن بين شرق اسلامي و غرب مسيحي دارند، يك عمر تلاش و كوشش و خون دل خوردنهاي خانم شيمل ـ به گفته خودش ـ براي ايجاد پلي از تفاهم و همدلي بين شرق و غرب و همه اصناف و اقوام و طبقات بشري بوده است.
از اين روست كه صاحب اين قلم همواره حسرت ميخورد و انذار ميدهد كه ايكاش ما هم در سرتاسر جهان اسلام حداقل يك غربشناس عالم و آگاه و دلسوز مثل خانم شيمل داشتيم تا قلم به دست بگيرد و يك تنه متجاوز از صد جلد كتاب و پانصد مقاله در مورد مسيحيت بنويسد و اين همه سوء تفاهم در جوامع اسلامي نسبت به فهم دين در غرب و عمل ديني آن مرز و بوم را برطرف سازد.
درود و رحمت واسعه خداوند بر اين بانوي فاضل و عارف كه عمري را در راه خدمت به اسلام و انسان سپري كرد و عاقبت نيز خود مسلمان از دنيا رفت و حقيقتاً از مصاديق بارز
"عاش سعيداً و مات سعيداً" بود.
به پايان آمد اين دفتر حكايت همچنان باقي به صد دفتر نشايد گفت شرح حال مشتاقي
عبدالرحيم گواهي
تهران ـ هجدهم مرداد ماه هزار و سيصد و هشتاد و شش