بررسي نقش استعمار در تشكيل بهائيت

بازدید : 931 - ۰۳ بهمن ۱۳۹۶
بررسي نقش استعمار در تشكيل بهائيت
عنوان بررسي نقش استعمار در تشكيل بهائيت
نویسنده دكتر عبدالرحيم گواهي
خلاصه مقاله در این مقاله می خوانید : مقدمه آنچه شيعه را حركت تاريخي كلان خويش، به‌رغم دريافت ضربات و لطمات بسيار از سوي دشمنان، از يأس و نوميدي مي‌رهاند و توان تحمل آن را بالا مي‌برد اعتقاد به فرج در آخر الزمان است. علاوه بر اين، خاتميت و مهدويت سدّ راه محكمي در مقابل دين‌سازي و دكان‌سازي مستقل به شمار مي‌رود. به همين دليل هم اين موضوع مستقيم و غيرمستقيم همواره در معرض چالش قرار داشته است.

در این مقاله می خوانید : 

مقدمه
آنچه شيعه را حركت تاريخي كلان خويش، به‌رغم دريافت ضربات و لطمات بسيار از سوي دشمنان، از يأس و نوميدي مي‌رهاند و توان تحمل آن را بالا مي‌برد اعتقاد به فرج در آخر الزمان است. علاوه بر اين، خاتميت و مهدويت سدّ راه محكمي در مقابل دين‌سازي و دكان‌سازي مستقل به شمار مي‌رود. به همين دليل هم اين موضوع مستقيم و غيرمستقيم همواره در معرض چالش قرار داشته است.
قدرت‌هاي حاكم بر جهان درصدد بوده و هستند تا با تشكيل مسلك و مذهبي جديد و به اصطلاح تكامل‌يافته در قرن بيستم با رنگهاي و بوي خردورزي و ايدئولوژي بر افكار و ابدان تودة مردم مسلط شوند و از نيروهاي آنان به سود خويش بهره‌برداري كنند. امّا از آنجايي كه استعمار در مشرق‌زمين در برابر مقاومت «طرز فكر اسلامي» قرار داشته به طرق گوناگون مي‌خواهد با تفكر اسلامي مبارزه كند و براي فتح اين دژ محكم برنامه‌اي عجيب در نظر مي‌گيرد؛ يعني بر آن مي‌شوند تا با مذهب‌سازي، قدرت مذهبي را از بين ببرد. هدف آنها، چنان كه خود معترف‌اند، اين است كه در مقابل «مهدي»، مهدي ديگري بسازند و در برابر «قرآن»، قرآن ديگري عرضه كنند. از اين روست كه مي‌بينيم «گلادستون» نخست‌وزير وقت انگلستان در مجلس آن كشور، در برابر نمايندگان، قرآن را بالا مي‌برد و مي‌گويد:
«تا وقتي اين كتاب بر افكار انسان‌هاي مشرق زمين حكومت مي‌كند نفوذ و حكومت ما بر اين كشورها امكان‌نا‌پذير و تحقق افكار ما غيرممكن خواهد بود».


بابيت زمينة بهائيت

بيشتر مدعيان مهدويت كار خود را از ادعاي رابطه با امام عصر(عج) يا باب آن حضرت بودن (بابيگري) شروع كرده‌اند، يعني ابتدا ادعاي رابطة مستقيم با آن حضرت را پيش كشيده‌ و سپس از اين مقام ترقي كرده و ادعاي امامت و مهدويت و بعداً رسالت و ربوبيت و الوهيت كرده‌اند.
در نيمة دوم قرن 13 هجري چند متمهدي در نقاط مختلف ممالك اسلامي با فواصل زماني كوتاهي نسبت به يكديگر پيدا شدند، از آن جمله دو نفر در آفريقا با اين ادعا قيام كردند و سپس دو نفر ديگر در آسيا در دو كشور اسلامي يعني ايران و پاكستان چنين ادعايي را مطرح كردند. اين دو نفر عليمحمد باب و غلام‌احمد قادياني نام داشتند.