
در این مقاله می خوانید :
به اعتقاد اينجانب، چنانچه اسناد تاريخي ايران باستان و دوران تمدن ايران قبل از اسلام در عهد هخامنشي و نيز شواهد تاريخي دو كتاب ارزشمند كوجيكي و نيهونگي، نشان ميدهند، تمدنهاي ايران و ژاپن در دو سوي قاره آسيا بسيار قديمي و كهنسال ميباشند. همچنين بنابر شواهد موجود در موزه نارا و ساير اقلام سلطنتي باستاني ژاپن، اين دو ملت و فرهنگ كهنسال بشري از ديرباز پيوندي ديرينه داشتهاند. چنانچه آقاي دكتر هاشم رجبزاده، از ايرانيان ژاپنشناس مقيم اوزاكا و از دوستان قديمي بنده، در تحقيقات تاريخي ـ فرهنگي خود نشان دادهاند، اين تعامل ديرينه فرهنگي حتي در مشابهتهاي برجسته قصههاي باستاني و فولكلوريك ايران و ژاپن نيز به خوبي به چشم ميخورد.
در زمان سفارت اينجانب در توكيو، در طي سالهاي 1360 تا 1365 (برابر با 1980 تا 1986) كه اتفاقاً مصادف با ايام جنگ تحميلي خانمانسوز عراق عليه ايران بود، حجم مبادلات تجاري بين ايران و ژاپن از رقم 4/2 ميليارد دلار به حدود سه برابر، يعني رقم بالاي 2/7 ميليارد دلار، افزايش يافت كه با در نظر گرفتن بيش از پنج برابر شدن قيمت نفت در اين فاصله، اگر مبنا را قيمت اين فراورده قرار دهيم به نرخ امروز به رقم چشمگير بيش از 35 ميليارد دلار خواهيم رسيد كه در تاريخ روابط دوجانبه ايران و ژاپن و بلكه ايران با هر كشور خارجي ديگر بيسابقه است. هرچند بدون احتساب قيمت پايه نفت نيز هماكنون حجم روابط بين دو كشور به بيش از دو برابر سطح روابط آن زمان رسيده است. ازطرفديگر، چنانچه همگان مستحضرند، حفظ و توسعه روابط تجاري ـ بازرگاني هرگز بدون درك و شناخت كامل فرهنگي و در نتيجه تعاملات صحيح و مثبت فرهنگي مقدور نيست. بهعبارتديگر، استفاده از همه امكانات و پتانسيلهاي دادوستد صنعتي، تكنولوژيك، اقتصادي و بازرگاني بين دو كشور يقيناً مستلزم درك درست فرهنگي از خلقيات، روحيات، باورها، ارزشها و حتي تا حدودي آداب و سنن اجتماعي ـ ديني يكديگر است.
با عنايت به مطلب فوق، اينجانب تلاش خواهم كرد تا ذيلاً به اختصار مشخصات و ويژگيهاي تاريخي ـ فرهنگي سرزمين پهناور ايران را خدمت دوستان ژاپني عرض كنم و سپس، به عنوان يك شاگرد رشته ژاپنشناسي، آمادهام تا نظرات سودمند دوستان ژاپني را در مورد ويژگيهاي فرهنگ و تمدن كهنسال ژاپني و روندهاي معاصر آن بشنوم تا سپس، به حول و قوه الهي، بر پايه عناصر مشترك اين دو فرهنگ غني و قديمي، شالوده يك ديالوگ و گفتگوي فرهنگي پايدار و دو جانبه را بنيان نهيم.
تا جايي كه ما ميدانيم كشور ژاپن در زمينه تلفيق سنت و مدرنيته، تعامل فرهنگي با شرق و غرب در حين حفظ هويت فرهنگي غني خود، دست يافتن به بالاترين مدارج علم و تكنولوژي و پيشرفتهاي همه جانبه صنعتي همگام و همراه با حفظ آداب و سنن شينتويي، و بالأخره مقاومت در برابر هژموني فرهنگي با حفظ فرهنگِ بومي، يكي از موفقترين كشورهاي جهان بوده است و اين همان چيزي است كه ملت ژاپن را براي خيلي از كشوهاي آسيايي و از جمله كشور ايران الگو قرار داده است. تا همين اواخر، يعني تا چند سال قبل، چندين دور از گفتگوها بين ايرانشناسان و اسلامشناسان ژاپني و اساتيد برجسته فرهنگي، به ابتكار همين سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي برگزار شده است كه خود اينجانب نيز از نزديك در جريان بعضي از آنها قرار داشتهام.بديهي است با تلطيف و تصحيح جوّ ناسالم بينالمللي عليه استقلالطلبي و آزاديخواهي ملتهاي بپاخاسته مستقلي چون ايران زمينه اينگونه تعاملات فرهنگي بيش از پيش فراهم خواهد شد.